تجربه ی راه رفتن روی خط استوا، یک پا در نیمکره شمالی و یک پا در نیمکره جنوبی
روی خط استوا
خط استوا … وسط کره زمین
برای تعطیلات آخر هفته و دیدن خط استوا از طرف فرناندو و خانواده اش، به کیتو (پایتخت اکوادور) دعوت شده بودم! و خب اینجور دعوت ها رو هم که امکان نداره رد کنم! چی بهتر از اینکه مکانی برای موندن توی یک شهر جدید داشته باشی به همراه آدم های ساکن اون شهر که می تونن اندازه صد تا تور لیدر بهت توی دیدن شهر کمک کنن!
جمعه کلاسم با سوفیا ساعت ١٢ تموم شد و ساعت ١ ظهر بلیط اتوبوس داشتم که به کیتو بیام! مرکز سلامت خیلی شلوغ بود و وقت نکردم واکسن بزنم و افتاد برای هفته ی آینده!! کیتو در ارتفاعات واقع شده و برای همین هم هواش سرد تره، وقتی که می رسی یکم سرگیجه و حالت تهوع داری که البته این برای من توی ٥ ساعت اتوبوس از تنا تا کیتو اتفاق افتاد! اما انقدر ذوق رفتن به پایتخت رو داشتم که حالت تهوع هم برام شیرین بود!
ساعت ٦ عصر به کیتو رسیدم، به سختی اتوبوس مورد نظرمو پیدا کردمو یک راه چهل دقیقه ای رو یکساعت و نیمه رسیدم چون چندین تا ایستگاه جا انداختم و حالا دوباره برگردمو اسپانیایی بلد نیستم و پلیسام انگلیسی نمی فهمنو.. خلاصه کلی دور خودم چرخیدم تا به خونشون رسیدم! برادر فرناندو توی کیتو یک خونه ی خیلی کوچیک و بامزه داره و انقدر دیگه باهاشون احساس راحتی می کنم که انگار برادرای خودمن ^__^
امروز از صبح رفتیم که من یکی از بزرگترین آرزوهامو که شبا تو ایران بهش فکر می کردمو براش لحظه شماری می کردم رو برآورده کنم! تنها جایی که توی کره ی زمین می تونی بری کنار خط استوا! وسط کره ی زمین…
هیچوقت شده به آرزوهای بزرگتون برسین و دقیقا همونجوری باشن که تصور می کردین؟؟
خط استوا از بالا!
وسط کره زمین
Mitad Del Mundo/Middle of the world
وسط کره زمین! این اسم این مکان توریستی جذابه که باعث شده کیتو پایتخت اکوادور یکی از توریستی ترین و جذابترین پایتخت های آمریکای جنوبی به حساب بیاد!
اول توی سال ١٩٧١ یک بنای تاریخی کوچک درست کردن و بعد این مکان اصلی رو در سال ١٩٧٩ به کمک فرانسوی ها و اسپانیایی ها اندازه گیری کرده و ساخته اند!! اما سالها بعد متوجه شدن که یکم با خط استوای اصلی فاصله داره! و در ٣٠٠ متری اونجا یک خط استوای دیگری که خط استوای اصلی به شمار میاد، وجود داره که اونجا هم الان جزو مکان های توریستی و جذابیه! (خط استوا حدود ٥ کیلومتر پهنا دارد)
٥ دلار ورودی داره و خیلی بزرگه، پر از موزه های کوچیک و بزرگ که نشون داده چجوری خط استوا رو اندازه گیری کردن و چه آدم هایی با چه دستگاه هایی و … داخل خود بنای تاریخی اصلی، که من کره ی زمینشو در دست گرفتم :))) از همه جا جالبتره! و همه چیز هایی رو که می تونی روی خط استوا امتحان کنی.. مثل کمتر شدن وزن، و یا تفاوت جهت چرخش آب در در نیمکره و … واقعا این حس که وسط وسط کره ی زمینی بهت دست میده!!!
امیدوارم انقدر بهتون انگیزه داده باشم که باشین بیاین اکوادور رو ببینین ^__^
این خط استوای اصلیه! كه در ٣٠٠ متری قبلی واقعه!
مدرک تخم مرغی! در خط استوا
دقیقا روی خط استوا، یک تخم مرغ میتونه روی یک میخ بایسته!! اما کار راحتی نیست و مردم در صف می ایستند تا امتحان کنند و از هر ١٠ نفر، یک نفر می تونه اینکارو بکنه! من هم بعد از تلاش های بسیار موفق شدم تخم مرغ رو روی میخ بگذارم و بهم مدرک تخم مرغی دادن! مثل مدرک ترم اول دانشگاه ملیکایی?
حدود ده دقیقه طول کشید تا بتونم روی خط استوا این تخم مرغ رو روی میخ طوری قرار بدم که نیفته!
و اما مليکا هم جزو اون کسایی بود که تونست!!! بعد از اینکه از ذوق خودم مرده بودم، تور لیدر گفت بیا بهت مدرکتو بدم!! مدرک؟؟؟؟؟ 
و اینگونه شد که من فهمیدم انقدر قرار دادن تخم مرغ روی میخ کار سختیه که بهت مدرک میدن!! دوستامون تو ایران لیسانس میگیرن من مدرک تخم مرغ گرفتم :)) با این حال خیلی ذوق داره! یک مهر هم توی پاسپورتم زدن!!
برای خواندن « اسب سواری به روی آتشفشان پیچینچا » کلیک کنید.
برای خواندن « از اکباتان تا اکوادور » کلیک کنید.
