حداقل اگر مهربان نیستین با داوطلب های خود با ادب باشین یک ماه اخیر برای من داوطلب خیلی زود گذشت، جدا از سرما قلبم گرم بود و صبح ها زود شب میشد و تا میومدم بخوابم میبینم صبحه. هنوز دوشنبه و روز اول کاری شروع نشده، شنبه می شد! عجیب زود گذشت. من هم کم […]بیشتر بخوانید
Tags : Punta Negra
آندریا، غریبه ی آشنا اتفاقات هیچوقت بی دلیل نیستند. اینو وقتی با تمام وجودم درک کردم که بابا مُرد. البته نه دقیقا همون موقع که این اتفاق افتاد. اون موقع من فقط دوازده سالم بود. اما خیلی سال بعدش وقتی رفتم هنرستان. اگه بابا بود من هیچوقت نمیرفتم هنرستان. یا نمیتونستم تنها سوار مترو بشم. […]بیشتر بخوانید
زندگی با خانواده پرویی در پونتا نگرا، پرو توی بولیوی مثل همیشه از طریق سایت ورک Workaway.info، دنبال کار داوطلبانه ی خوب با کودکان توی لیما میگشتم که به پروفایل یک خانواده در پونتا نگرا رسیدم. به سه نفر مسج دادم، دو تا خانواده و یک مدرسه.همه شون جواب مثبت دادن اما در نهایت دیدم […]بیشتر بخوانید