Tags : volunteering

اروگوئه

کار داوطلبانه در مزرعه ی اسبها

کار داوطلبانه به همراه کاتالینا پس از سفر به کابو پولونیو، کاتالینا تصمیم گرفت از دوستانش که به آرژانتین بر می گشتن جدا بشه و با من به مدت یک هفته به شهر دیگه ای برای کار داوطلبانه بیاد. به خانه ی کوین در بیست متری اقیانوس اطلس رسیدیم. کوین دو سال پیش از کوردوبای […]بیشتر بخوانید

آرژانتین

کار داوطلبانه در مزرعه با لاماها

اولین کار داوطلبانه در مزرعه و نگهداری از لاماها حدود دو ماه پیش در سانتیاگو، هنگامی که مادر میزبانم در باریلوچه، جنوب آرژانتین، که قرار بود به مدت پنج هفته در مدرسه اش با کودکان کار کنم، فوت کرد؛ شروع به گشتن به دنبال کار در مزرعه کردم. از آنجایی که اواخر سال تحصیلی و […]بیشتر بخوانید

شیلی

کار داوطلبانه در پاتاگونیا ی شیلی

دو هفته کار داوطلبانه در روستای پوکن، شمال پاتاگونیا در شیلی ساعت ده شبه. توی اتوبوس به سمت کار داوطلبانه جدید در شهری به نام “پوکن” در پاتاگونیا نشسته ام و اشک هایم را با دستمال کاغذی که نمیدانم از کی در جیب شلوارم مانده است پاک میکنم. بعد از برگشت از والپارایسو و گرفتن […]بیشتر بخوانید

شیلی

کار داوطلبانه در روستای تل تل، شمال شیلی

رسیدن به روستای تل تل در شمال شیلی بعد از اون تجربه ی آخر و زندگی با آلخاندرو و میلی در لیما، این دفعه دلم نمیخواست فقط با یک خانواده زندگی کنم و دلم میخواست با یک موسسه، یک مهد کار کنم. در شیلی فقط در شمال و در جنوب موسسه هایی بودن که با […]بیشتر بخوانید

پرو

رفتار نادرست میزبانهام با من داوطلب

حداقل اگر مهربان نیستین با داوطلب های خود با ادب باشین یک ماه اخیر برای من داوطلب خیلی زود گذشت، جدا از سرما قلبم گرم بود و صبح ها زود شب میشد و تا میومدم بخوابم میبینم صبحه. هنوز دوشنبه و روز اول کاری شروع نشده، شنبه می شد! عجیب زود گذشت. من هم کم […]بیشتر بخوانید

پرو

دوستی با غریبه ها؟ آندریا و روستای لورین

آندریا، غریبه ی آشنا اتفاقات هیچوقت بی دلیل نیستند. اینو وقتی با تمام وجودم درک کردم که بابا مُرد. البته نه دقیقا همون موقع که این اتفاق افتاد. اون موقع من فقط دوازده سالم بود. اما خیلی سال بعدش وقتی رفتم هنرستان. اگه بابا بود من هیچوقت نمیرفتم هنرستان. یا نمیتونستم تنها سوار مترو بشم. […]بیشتر بخوانید

پرو

زندگی و کار داوطلبانه در پونتا نگرا ، پرو

زندگی با خانواده پرویی در پونتا نگرا، پرو توی بولیوی مثل همیشه از طریق سایت ورک Workaway.info، دنبال کار داوطلبانه ی خوب با کودکان توی لیما میگشتم که به پروفایل یک خانواده در پونتا نگرا رسیدم. به سه نفر مسج دادم، دو تا خانواده و یک مدرسه.همه شون جواب مثبت دادن اما در نهایت دیدم […]بیشتر بخوانید

پرو

لذت دیدن ایرانی ها در لیما

سه دختر ایرانی در لیما پایتخت پرو توی اینستاگرام از دو دختر ایرانی پیام داشتم که بزودی به لیما میرسن و دوست دارن همدیگر رو ببینیم. آیناز ٣٤ ساله که ٨ ساله آلمان زندگی میکنه و با دوست آلمانیش قرار بیان سه هفته پرو و بولیوی رو بگردن! و مهسا ٢٧ ساله که ٥ ساله […]بیشتر بخوانید

پرو

لیما و اولین کار داوطلبانه در هاستل

از کوسکو به لیما بعد از برگشت به کوسکو از همون راه پیاده از ماچو پیچو.. چهار روز به کل استراحت کردم. خونه ی ” دیویس” پسری ٢٩ ساله که صبح تا شب تو آژانس هواپیمایی کار میکرد از طریق کوچ سرفینگ مهمون بودمو انقدر خسته و شاید بی حوصله که نه عکسی از اون […]بیشتر بخوانید

کلمبیا

استقبال ویژه هنگام ورود به کالی و آشنایی با خانواده

خانواده کلمبیاییم از ایستگاه اتوبوس پیاده شدم، به دستشویی رفتم و بعد از ترسیدن از قیافه خیلی خسته ی خودم، برای روبرو شدن با خانواده جدید کمی سر و وضعم رو درست کرده و آرایش کردم و بعد سوار اتوبوس شده تا به آدرس داده شده برسم.جلوی یک خونه ی بزرگ و قرمز رنگ ایستاده […]بیشتر بخوانید