کار داوطلبانه و تدریس انگلیسی به نوجوانان و بزرگسالان در روستای کوچکی وسط برزیل خداحافظی با ریو دو ژانیرو و شروع کار داوطلبانه در مدرسه ی هنر: آنجلا و پسرش یک روز قبل به سائو پائولو رفته بودند. من مانده بودم و خانه شان و یک کلید. کوله ام را به دوش کشیدم، تمام چراغ […]بیشتر بخوانید
Tags : کارداوطلبانه
سه دختر ایرانی در لیما پایتخت پرو توی اینستاگرام از دو دختر ایرانی پیام داشتم که بزودی به لیما میرسن و دوست دارن همدیگر رو ببینیم. آیناز ٣٤ ساله که ٨ ساله آلمان زندگی میکنه و با دوست آلمانیش قرار بیان سه هفته پرو و بولیوی رو بگردن! و مهسا ٢٧ ساله که ٥ ساله […]بیشتر بخوانید
از کوسکو به لیما بعد از برگشت به کوسکو از همون راه پیاده از ماچو پیچو.. چهار روز به کل استراحت کردم. خونه ی ” دیویس” پسری ٢٩ ساله که صبح تا شب تو آژانس هواپیمایی کار میکرد از طریق کوچ سرفینگ مهمون بودمو انقدر خسته و شاید بی حوصله که نه عکسی از اون […]بیشتر بخوانید
آخرین روزها با خانواده ام در آمازون مثل همه ی اتفاق ها و تجربه ها و سال های زندگیمون، وقتی درون اتفاقات هستیم گذر زمان برامون معمولی و یا حتی کند به نظر میاد اما اگر بعد از مدتی به عقب نگاه کنیم میگیم :” چقدر زود گذشت.” این جمله رو با میشل (مادر بچه […]بیشتر بخوانید
نمیتونی به آمازون سفر کنی و تغییر نکنی! در آمازون مردم در اطراف خانه هایشان پا برهنه راه می روند و من به پول هایی که برای کفش های مارک دار و یا دلخواهم خرج کرده ام می اندیشم! فاصله هتل تا خانه روبی را از روی سنگ ها و خاک ها و چمن ها […]بیشتر بخوانید
کار داوطلبانه در آمازون حتی در آمازون و غریبترین قسمت دنیا، مردم خالصانه با تو دوستی می کنند! از مونتانیتا تا گوایاکویل ٣ ساعت در اتوبوس و از آنجا تا تِنا ٩ ساعت و نیم باز در اتوبوس بودم! قیمت اتوبوس از گوایاکویل تا اینجا ١٥ دلار است و از شانس خوبم بین اون همه […]بیشتر بخوانید
دیدار با میزبانانم در مونتانیتا و شروع اولین کار داوطلبانه بالاخره به شهری که قراره اولین کار داوطلبانه رو توش انجام بدم، یعنی مونتانیتا رسیدم. هنگامی که از اتوبوس پیاده شدم، با حجم خیلی زیادی از مردم که با لباس ها و بهتره بگم مایو های رنگی رنگی کنار ساحل راه می رفتند و می […]بیشتر بخوانید