اولین دیدارم با پنگوئنها ساعت ١٢ شب با پاولا،میزبانم و چند تا از دوستاش شروع به باچاتا رقصیدن کردیم و من شماعی زاده گذاشتم و گروهی ایرانی رقصیدیم. ساعت ١ تا ٣ به سالسا کلاب کنار خونه رفتیم و اونجا همه مردم غریبه برام شعر. خوندن و اولین دقایق سال جدیدم با رقصیدن با مردم […]بیشتر بخوانید
Tags : Birthday
یعنی ۷۵ سالگی چه حسی دارد؟ مادر بزرگ شمع تولد ٧٥ سالگی خود را فوت می کرد و من پر از بغض بودم که چرا فوت کردن شمع های ٥٧ سالگی مادرم را (که یک هفته قبلش بود) ندیدم!! سه شنبه،چهارشنبه و پنجشنبه طبق معمول کلاس هایم را با سوفیا داشتم و مدام فکر اینکه […]بیشتر بخوانید